Friday, January 31, 2014

دشمنی شاه با زنده یاد دکتر حسین فاطمی و اعدام با چهل درجه تب و بروی برانکادر!

توسط .

این انسان نمونه واقعی یک انسان انقلابی و آرمانی بود و برخلاف زنده یاد دکتر مصدق که علاقه ای به براندازی شاه نداشت و تنها در صدد اصلاح رژیم شاه بود فاطمی از سرسخت ترین مخالفان حکومت شاه بود شاید می دانست که بار کج پهلوی ها به مقصد نمیرسه در اولین فرصتی که شاه از ایران فرار کرد خواستار برچیده شدن حکومت شاه و اعلا...م جمهوری شد و مجسمه های شاه و رضا شاه را شکست که این اعمال وی مورد مخالفت سرسخت زنده یاد دکتر محمد مصدق قرار گرفت و بخاطر این عمل شاه چنان کینه ای از این انسان به دل گرفت که از همان روز کودتا اعلام کرد که فاطمی اعدام خواهد شد و بعد از ماه ها مخفیگاه بعد از دستگیری توسط رژیم شاه دکتر فاطمی مورد اصابت چندین ضربه چاقو از سوی شعبان بی مخ شد و حتی خواهر دکتر فاطمی هم که می خواست به وی آسیبی نرسه و خودش را سپر بلای وی قرار داده بود چاقو خورد و در چنین روزی با نهایت بی شرمی این انسان بزرگ را در حالی که بدنش زخمی بود و چهل درجه تب داشت با برانکادر اعدام کردند….

کرمیت روزولت دراول شهریور پس از کودتا به ایران می رود و می گوید: « پس از برگزاری تشریفات، شاه به من اشاره کرد و اولین عبارتی که با لحن رسمی ادا کرد این بود : «من تختم را مدیون خدا و ملتم و ارتشم و شما هستم» … و «روزولت» موضوع سرنوشت مصدق و دیگر رهبران جبهه ی ملی را عنوان می کند و از محمد رضا شاه می پرسد: « میل دارم بدانم در مورد مصدق، ریاحی و دیگران، که علیه شما توطئه کرده‌اند، چه فکری کرده‌اید؟» شاه می گوید: «در این مورد زیاد فکر کرده‌ام. مصدق محاکمه می شود. (در این موقع لب های شاه می لرزید) و به سه سال محکوم خواهد گشت … ریاحی نیز مجازات مشابهی دارد. ولی یک استثنا وجود دارد و آن، حسین فاطمی است. او هنوز دستگیر نشده ولی به زودی او را پیدا می کنند. فاطمی، بیش ازهمه ناسزاگویی کرد. هم او بود که توده ای ها را واداشت مجسمه های من و پدرم را سرنگون و خرد کنند. او، پس از دستگیری، اعدام خواهد شد.»

نقل است که قبل از اعدام دکتر فاطمی گفت من در های سفارت انگلیس را بستم غافل از اینکه تا دربار پهلوی هست انگلستان نیازی به سفارت ندارد.

دکتر مصدق بعد از مرگ وی چنین گفت:
«اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود باید سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است. در تمام مدت همکاری با این جانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد.»

سام فال(Sir Sam Falle) دبیر شرقی سفارت انگلیس در تهران در زمان کودتا می‌نویسد «… اعدام بی رحمانه، صرفنظر از غیر انسانی بودن آن، ممکن است در مورد مصدق عاقلانه نباشد ولی شاید برای فاطمی، اگر دستگیر شود، بهترین راه حل باشد. تا زمانی که اینگونه افراد زنده هستند و در ایران به سر می برند، همیشه خطر ضد کودتا وجود دارد، شدت عمل ضروری است…»


Thursday, January 30, 2014

در حاشیه امار جدید طلاق در ایران. نسرین بشارت


در نگاه اول این احساس می تواند به خواننده دست بدهد كه طلاق به خودی خود چیز بدی نیست. با مدنیت جدا شدن و اعصاب همدیگر را خرد نكردن، بهتر از دعوا و نساختن است. بهتر از سوختن و ساختن است. اگر دو نفر كه در یك رابطه دوستانه هستند و در زمان مناسب علاقمند به ازدواج باشند، و روزی این رابطه دوستانه با دست انداز روبرو شد و دیگر همزیستی زیر یك سقف امكان پذیر نباشد، بهترین انتخاب همان طلاق و جدائی است. برای كسی كه از این سر به موضوع نگاه كند، افزایش آمار طلاق در ایران می تواند شاخص استقلال زن را نشان بدهد. آمار طلاق در جوامع غربی مدرنتر همیشه بالاتر از جوامع سنتی بوده است. در كانادا آمار طلاق بالای ٤٠ درصد است. در آمریكا این رقم به ٥٠ درصد هم رسیده است. همین موضوع باعث افتخار امام جمعه ها، روشنفكران سنتی و ملی و مذهبی كشورهای عقبمانده تر بوده است كه گویا روابط زناشوئی و در نتیجه پایبندی به مسئولیت در قبال زندگی و بزرگ كردن بچه و غیره در كشورهای غربی تضعیف شده است و آن را به صدها موضوع دیگر ربط می دهند كه ثابت كنند فرهنگشان بهتر است و زنان با مسئولیت به خانواده برخورد می كنند. این یك تفسیر وارونه از دنیای امروز است. در جوامع غربی و یا همان به اصطلاح جاهایی كه بقول ملاها و مرتجعین همه چیز تضعیف شده، انسانها آزادانه همسر و پارتنر خودشان را انتخاب میكنند. این انتخاب از سن بسیار پائین و جوان شروع می شود و دختر و پسر و زن و مرد هر دو، با چشم باز و انتخابی نسبتا آزاد و كامل پارتنر خود را انتخاب می كنند. ولی در ایران خیلی از ازدواج ها به زور اجبار است و ازدواج تحمیلی است. یكی از علل بیشتر شدن طلاق در ایران به همین دلیل است كه دو نفر همدیگر را ندیده و نمیشناسند و به مرور اختلافات آنها مشخص میشوند و زندگی به جهنم تبدیل میشود.
استقلال زنان و طلاق
به نظر من آمار بالای طلاق می تواند مشخصه استقلال زنان باشد. منظورم از استقلال زنان، استقلال اقتصادی از مردان خانواده است. زن در جامعه ای سنتی ملك مرد است. زنی كه از لحاظ اقتصادی به درآمد مرد زنده است، هم زندگی با همسر و هم طلاق برای او هر دو فاجعه اند. تن دادن به ازدواج با مردی كه او را به اختیار خود در كمال آرامش و آزادانه انتخاب نكرده است، یعنی تن دادن به تجاوز هر روزه جنسی. طلاق هم به معنای بیخانمان شدن و از دست دادن تأمین اقتصادی زن و همچنین از دست دادن فرزندانش است. طلاق برای زنی كه دستش به هیچ بیمه ای بند نیست، برای زنی كه شغلی كه زندگی حداقلش با آن تأمین شود، یعنی بیخانمانی و به دامن باندهای سواستفاده كن از ضعیفان و بی سرپرستان افتادن. و این سرنوشت امروزه زنان در ایران است. طلاق یعنی از دست دادن فرزندان، حق ندیدن فرزند برای همیشه، با طعنه و تحقیر دیگران روبرو شدن، ضربه خوردن روحی و غیره.
با این وضعیت چرا این همه زن به طلاق روی می آورند؟ از دید جامعه شناسی می توان به دو جواب متفاوت به این موضوع فكر كرد. اول اینكه زنان ایران دیگر حاضر به تمكین به این وضعیت نیستند و به همین دلیل هم بخش عاصی تر این جامعه همین زنان هستند. نسل جوانتر زنان ایران دیگر خودش را مقید و متعهد به تفكرات سنتی در آن جامعه نمی داند. اینطور فكر نمیكند كه طلاق بد است و باید سوخت و ساخت. این نسل به جنگ این فرهنگ عقب مانده رفته و حاضر نیست زندگی خودش را بخاطر فرهنگ عقب مانده ایی كه به جامعه تحمیل شده است فدا كند. 

Wednesday, January 29, 2014

قسمتی از کتاب بهاییگری شیعیگری صوفیگری

بدیهایی که از صوفیان توان شمرد.
احمد کسروی........
صوفیان که زن نمی گرفتند, بیشترشان دچار زشتکاریها می شدند.
این است بچه بازی ﴿ یا به گفته خودشان شاهد بازی ﴾ که از زشت ترین گناهان است
در خانقاه رواج می داشته.
و این زشتی که چنان به ناپاکی رخت پوشانیده و ٱنرا با عشق خدایی ,
که مدعی بودند بهمبسته و جمله ﴿ المجاز قنطره الحقیقه ﴾ را به زبانها انداخته اند.
در خانقاه بیکار نشستن, نان از دست دیگری خوردن , در بازارها به گدایی برخاستن , زن نگرفتند و فرزند نداشتن و
با خرد  کمترین سازشی نمی داشته, گذشته از داستانهای بیخردانه دیگری
که از ٱنان سر می زده که من اینک یکی را برای نمونه یاد می کنم
همان مولوی که می گوید ﴿ عشق ٱمد عقل او ٱواره شد ﴾ در نفحات لاانس داستان
پایین را از او و پیرش  شمس تبریزی می نویسد
مدت سه ماه در خلوتی لیلا و نها را بصموم وصال نشستند
که اصلا بیرون نیامدند، و کسی را زهره نبود که در خلوت ایشان در ٱید ......
شما در این داستان نیک اندیشید
دو تن در خلوتی سه ماه چه می کردند؟
می گوید به صوم وصال نشستند.
سه ماه صوم وصال تواند بود، ٱنگاه صوم وصال یا روزه پیوسته
کجا و یا زن یا پسر خواستن و باده ٱرزو کردن کجا؟
کسانی که می خواهند از این اینگونه رسواییهای صوفیان ٱگاه گردند
کتابهای نفحات الانس جامی یا تذکره الاولیا عطار را خوانند


Tuesday, January 28, 2014

یک ماه بی خبری از سرنوشت وبلاگ نویس کرد در کرمانشاه

آژانس کُردپا: در ادامه فشار بر شهروندان کُرد، یک فعال مذهبی پیرو یارسان و فعال حوزه‌ی مجازی در شهر کرمانشاه بازداشت گردید.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، طی روزهای گذشته مأموران لباس شخصی وزارت اطلاعات یک فعال یارسانی کُرد ساکن کرمانشاه به نام امیرعلی مهران‌نیا را بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافت.
وی به دلیل "فعالیت‌های مذهبی" روز چهارم دی‌ماه بازداشت شده است.

امیر علی (مهرداد) مهران‌نیا در حوزه‌ی وب‌نگاری(وبلاگ‌نویس) نیز فعال بوده و به هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم مأموران امنیتی قرار گرفته بود.

18087.jpg
امیر علی (مهرداد) مهران‌نیا، فعال یارسانی و نویسنده وبلاگ "یاری" پس از یک ماه، از دلیل بازداشت و مکان نگهداری و وضعیت وی هیچ اطلاعی در دسترس نمی‌باشد
وب سایت جرس در این‌باره اعلام کرد: "نیروهای امنیتی با ورود به منزل این درویش یارسانی اقدام به تفتیش منزل وی نموده و کامپیوتر، فایل‌های رایانه‌ای، سی‌دی و جزوات وی را ضبط کردند".

نیروهای لباس شخصی همچنین خانواده این شهروند کُرد را تهدید کردند که از "سانه‌ای کردن بازداشت امیرعلی مهران‌نیا" خودداری کنند.

تاکنون پس از یک ماه، از دلیل بازداشت و مکان نگهداری و وضعیت این فعال یارسانی و نویسنده وبلاگ "یاری" هیچ اطلاعی در دسترس نمی‌باشد.

پیروان آیین "یاری" بزرگترین اقلیت دینی در ایران هستند که از حقوق شهروندی هم برخوردار نیستند، آنان همواره مورد تبعیض از سوی مسلمانان تندرو و حکومت‌ها قرار گرفتند که در حکومت جمهوری اسلامی ایران این تبعیض شدت بیشتری داشته است.

Friday, January 24, 2014

دستگیری جمعی از شهروندان اهوازی

انجمن قلم ایران در تبعید
January 24, 2014

IRANIAN PEN CENTER(IN EXILE)
www.iranianpen.com
اطلاعیه انجمن قلم ایران در تبعید
دستگیری جمعی از شهروندان اهوازی
در پی برگزاری مراسم بزرگداشت یک شاعر اهوازی به نام «ملا فاضل سکرانی» دست کم ۴۵ شهروند اهوازی بازداشت شدند.

یکشنبه ۲۹ دی ماه 1392، بعد از حضور و تجمع جمعی از شهروندان اهوازی، به خصوص جوانان در مراسم بزرگداشت این شاعر، نیروی انتظامی اقدام به دستگیری ده ها نفر از شهروندان اهوازی کرد.
برخی از این افراد، به دلایل فعالیت های سیاسی و فرهنگی، سابقه دستگیری داشته اند و دلیل دستگیری آن ها که به صورت دسته جمعی صورت گرفته خواندن اشعار مخالف با سرکوب در این مراسم بزرگداشت بوده است.
دستگیر شده گان از منطقه ملاشیه شهر اهواز اند که تا کنون فقط اسامی ۴۵ نفر از آن ها منتشر شده است.
انجمن قلم ایران در تبعید، در دفاع از آزادی اندیشه و بیان، به ویژه در زمانی که حسن روحانی با پشتیبانی برخی از نویسندگان و هنرمندان نمایش دروغین تازه ای در راستای آزادی بیان به راه انداخته است، اعلام می دارد که این رژیم ارتجاعی پیش از این هرگز قدمی در راه آزادی اندیشه و بیان برنداشته و از این پس هم گامی در این راه بر نخواهد داشت.
از این رو، دفاع مداوم از امر آزادی اندیشه و بیان وظیفه هر انسان شریف آزادی خواه و زحمت کش جامعه است و جا دارد که به ویژه  نویسندگان عضو کانون نویسندگان ایران پس از این، از حضور در این گونه تبلیغات سلطه گرانه به شکل جدی خودداری کنند.
انجمن قلم ایران در تبعید
بیست و سوم ژانویه 2014

Wednesday, January 22, 2014

قسمتی از کتاب بهائی گری شیعیگری صوفیگری
چگونه ایرانیان زبون مغولان شدند ؟
ما اگر ایرانیان را در آخرهای صد ه چهارم و پنجم هجری بدیده گیریم،در آن زمان ایرانیان
در دلیری و جنگ بسیار پیش رفته بودند.
از یکسو سا مانیان در ماورلنهر.....از یکسو سلطان محمود غزنوی تا هندوستان....از یکسو دیلمیان و گیلانیان....
و خاندان بویه تا بغداد پیش رفته خلیفه را زیر دست می‌‌گردانیدند...می‌ باید گفت ایرانیان از غیرت و مر...دانگی سرشار می‌‌بوده و لبریز می‌‌شده است.
این حال ایرانیان تا آغاز‌های صد ه پنجم می‌‌بوده.
این صد ه می‌گذرد و صد ه ششم از پی‌ آن آماده میرود،و در آغاز‌های صد ه هفتم
این کشور دچار تاخت و تاز مغولان میگردد و در آنجاست که ما با چیستان تاریخ روبرو میگردیم.
ما می‌‌پرسیم این بی‌ دردی و سستی از کجا بوده؟
این بی‌ رگی و پستی چه شوندی داشته؟
آیا در آن دو صد سال چه رخ داده؟
در آن دو صد سال در ایران چند رشته بد آموزی‌های زهر آلودی رواج یافته و در میان مردم
پراکنده شده و همگی‌ را از اندیشه جنگ دور گردانیده،یکی‌ از آن بد اموزیها
صوفی گری و دیگری باطنی گری و سوم خراباتی گری می‌بوده.
هنگامی که مغولان به ایران آمدند از دیر باز در این کشور گفتگوی کشور داری و جنگ و مردانگی و اینگونه
چیز‌ها از میان برخاسته و از یاد رفته،و یک رشته گفتگو‌های دیگر از بی‌ ارجی جهان
و بدی جنگ و بیهوده بودن کوشش و مانند اینها ،به جای آنها آمده بود .
صوفی یان خرا باتیان و باطنیان همه مردم نبودند
لیکن بعد اموزیهای ایشان به همه دلها راه یافته بود

Tuesday, January 14, 2014

Sunday, January 12, 2014

Monday, January 6, 2014


به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، شاهدان عینی در سردشت از قتل یک جوان کُرد به نام سامان خضری فرزند رحمان ملقب به “سوری” توسط نیروهای نظامی خبر دادند.
یک منبع مطلع با تأکید بر این خبر به خبرنگار کُردپا گفت: شب گذشته نظامیان حکومتی جوانی ٢۶ ساله را در سردشت با گلوله کشته و سپس جسد او به خودرو بسته و به مسافت ٢ کیلومتر بر زمین کشاندند.
وی اظهار داشت: نیروهای نظامی این جوان کُرد را به ظن حمل کالای قاچاق هدف تیراندازی قرار داده و پس از اقدام به کشاندن جنازه وی بر روی زمین، لباس‌هایش را از تنش درآورده بودند.
این جوان کُرد از اهالی نلاس از توابع سردشت بوده که چندی قبل زندگی مشترک خود را آغاز کرده بود.
گفته می‌شود این اقدام نظامیان حکومتی موجب خشم شهروندان کُرد در سردشت و روستاهای حومه شده و تاکنون هیچ مقام نظامی منطقه حاضر به پاسخگویی به حادثه‌ی شب گذشته نشده است.
در روز‌های گذشته دو شهروند کُرد در شهرهای سقز و اسلام‌آباد‌غرب، در استان‌های کردستان و کرمانشاه با شلیک نیروی انتظامی ایران کشته شدند.
همچنین یک جوان ٣٠ ساله به نام پوریا اسدی ساکن شهر اسلام‌آباد‌غرب در استان کرمانشاه در یکی از خیابان‌های این شهرهدف شلیک گلولە قرار گرفته و جانش را از دست داد.
 هفته گذشته نیز یک کولبر کُرد به نام رامیار ابراهیمی ۲۳ ساله در منطقە “آلان” سردشت استان آذربایجان غربی، مورد اصابت گلولە نیروهای انتظامی ایران قرار گرفت و بە کما رفت.
چندی پیش امید کریمیان، نماینده مریوان در مجلس خطاب به رئیس‌جمهور ایران گفت: “آقای روحانی از عدالت‌ اجتماعی‌تان، تاکنون کشته شدن شهروندان کُرد توسط نیروهای انتظامی کردستان نصیب ما شده است.”
محسن بیگلری، نماینده مردم شهرستان‌های سقز و بانه نیز در تاریخ ۳۰ آبانماه خطاب به وزیر کشور با اعلام اینکه در دو ماه گذشته چندین شهروند کرد به خاطر بی‌احتیاطی نیروهای نظامی کشته شده‌اند، از وی در خصوص پرونده مورد هدف قرار گرفتن “آوین عثمانی” از سوی ماموران نیروی انتظامی خواستار توضیح شده بود ولی‌ تا این لحظه وزیر کشور دولت روحانی پاسخی نداده است.