Wednesday, January 22, 2014

قسمتی از کتاب بهائی گری شیعیگری صوفیگری
چگونه ایرانیان زبون مغولان شدند ؟
ما اگر ایرانیان را در آخرهای صد ه چهارم و پنجم هجری بدیده گیریم،در آن زمان ایرانیان
در دلیری و جنگ بسیار پیش رفته بودند.
از یکسو سا مانیان در ماورلنهر.....از یکسو سلطان محمود غزنوی تا هندوستان....از یکسو دیلمیان و گیلانیان....
و خاندان بویه تا بغداد پیش رفته خلیفه را زیر دست می‌‌گردانیدند...می‌ باید گفت ایرانیان از غیرت و مر...دانگی سرشار می‌‌بوده و لبریز می‌‌شده است.
این حال ایرانیان تا آغاز‌های صد ه پنجم می‌‌بوده.
این صد ه می‌گذرد و صد ه ششم از پی‌ آن آماده میرود،و در آغاز‌های صد ه هفتم
این کشور دچار تاخت و تاز مغولان میگردد و در آنجاست که ما با چیستان تاریخ روبرو میگردیم.
ما می‌‌پرسیم این بی‌ دردی و سستی از کجا بوده؟
این بی‌ رگی و پستی چه شوندی داشته؟
آیا در آن دو صد سال چه رخ داده؟
در آن دو صد سال در ایران چند رشته بد آموزی‌های زهر آلودی رواج یافته و در میان مردم
پراکنده شده و همگی‌ را از اندیشه جنگ دور گردانیده،یکی‌ از آن بد اموزیها
صوفی گری و دیگری باطنی گری و سوم خراباتی گری می‌بوده.
هنگامی که مغولان به ایران آمدند از دیر باز در این کشور گفتگوی کشور داری و جنگ و مردانگی و اینگونه
چیز‌ها از میان برخاسته و از یاد رفته،و یک رشته گفتگو‌های دیگر از بی‌ ارجی جهان
و بدی جنگ و بیهوده بودن کوشش و مانند اینها ،به جای آنها آمده بود .
صوفی یان خرا باتیان و باطنیان همه مردم نبودند
لیکن بعد اموزیهای ایشان به همه دلها راه یافته بود

No comments:

Post a Comment